English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6486 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
procuring U تهیه و تحویل اماد
procure U تهیه و تحویل اماد
procurement U تهیه و تحویل اماد
procured U تهیه و تحویل اماد
procures U تهیه و تحویل اماد
procurement rate U نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
coordinated procurement U عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
balanced mobilization U بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
civilian supply U امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
unit train U بنه اماد یکان
demand satisfaction U تحویل اماد مورد نیاز
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
army material program U برنامه تهیه اماد نیروی زمینی
air target material program U برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
procurement U تهیه و انجام خدمات و اماد تدارک کردن وسایل
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
principal U قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
principals U قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
craft reimbursable supply U اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
line replacement U یکان تعویض کننده یکان جبهه
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
requesting unit U یکان درخواست کننده
requesting unit U یکان تقاضا کننده
staging unit U یکان بارگیری کننده
using agency U یکان استفاده کننده
free carrier U تحویل به حمل کننده کالا
naval support U یکان پشتیبانی کننده دریایی
dominant user U یکان مصرف کننده عمده
suppliers U تهیه کننده
supplier U تهیه کننده
preparator U تهیه کننده
fabricator U تهیه کننده
stenciller U تهیه کننده استنسیل
budgeteer U تهیه کننده بودجه
programmers U تهیه کننده برنامه
stenciler U تهیه کننده استنسیل
budgeter U تهیه کننده بودجه
programmer U تهیه کننده برنامه
draftsman U تهیه کننده لوایح قانونی
furnisher U تهیه کننده سامان واثاثیه
water supplies U اماد اب
water supply U اماد اب
bulk material U اماد یک جا
freddie U اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
follow up supply U اماد بعدی
reserve stock U اماد ذخیره
stocked U اماد ذخیره
condition code U کدوضعیت اماد
depot supply U اماد دپویی
stock U اماد ذخیره
follow up supply U اماد متعاقب
shop supply U اماد تعمیرگاهی
air material U اماد هوایی
materiel management U مدیریت اماد
general supplies U اماد عمومی
commodity command U فرماندهی اماد
procurement U تامین اماد
level of supply U سطح اماد
gratuitous issue U اماد پیشکشی
requisition line U خط درخواست اماد
depot supply U اماد امادگاهی
follow up U اماد بعدی
intransit stock U اماد سیال
short supply U اماد کم یاب
air landed supply U اماد هوانشستی
mission load U اماد عملیاتی
supply control U کنترل اماد
trained U بنه اماد
train U بنه اماد
bulk material U اماد حجیم
categories U انواع اماد
supply support U پشتیبانی اماد
supply sergeant U گروهبان اماد
supply route U مسیر اماد
supply route U اماد راه
supply point U نقطه اماد
unit supply U اماد یکانی
bulk supply U اماد عمده
essential supply U اماد ضروری
bulk supply U اماد با کانتینر
essential supply U اماد حیاتی
armed U جنگ اماد
trains U بنه اماد
class i supplies U اماد طبقه 1
critical item U اماد حساس
stockage U ذخیره اماد
one day's supply U یک روز اماد
class ii supplies U اماد طبقه 2
resupply U اماد مجدد
class v supplies U اماد طبقه 5
consigned inventory U اماد امانی
class iv supplies U اماد طبقه 4
development order U دستوربهبود اماد
care of supplies U نگهداری اماد
category U اقلام اماد
assault supplies U اماد هجومی
care of supplies U مراقبت اماد
control period U دوره کنترل اماد
centralized items U اقلام اماد تمرکزی
application study U بررسی پذیرش اماد
available supply rate U نواخت اماد موجود
antimateriel agent U عامل فساد اماد
distribution point U نقطه تقسیم اماد
early resupply U تجدید اماد به موقع
distribution area U منطقه توزیع اماد
resources U منابع اماد ذخایر
day of supply U تعداد روزهای اماد
distribution point U نقطه توزیع اماد
inventory U ذخیره موجودی اماد
rolling reserve U اماد ذخیره غلطان
row stack U فاصله اماد از دیوار
class i installation U تاسیسات اماد طبقه 1
class ii activity U اجرای اماد طبقه 2
authorized allowance supplies U سهمیه اماد مجاز
class ii installation U انبار اماد طبقه 2
authorized allowance supplies U سهمیه مجاز اماد
class ii installation U تاسیسات اماد طبقه 2
emergency leave U سطح اماد اضطراری
service stock U اماد و کالاهای جنگی
resupply U تجدید اماد کردن
ammunition day of supply U روز اماد مهمات
short supply U اماد کمبود دار
class i installation U انبار اماد طبقه 1
class i activity U اجرای اماد طبقه 1
naval stores U ذخایر و اماد دریایی
back order U اماد غیر موجود
bulk supply U اماد به طور قوال
unit reserves U اماد ذخیره یکانی
automatic supply U روش خودکار اماد
required supply rate U نواخت اماد موردنیاز
requisition line U مسیر درخواست اماد
automatic supply U سیستم اماد خودکار
defense articles U اماد و تجهیزات دفاعی
expendable property U اماد مصرف شدنی
ammunition point U نقطه اماد مهمات
control level U سطح کنترل اماد
supply route U خط تدارکات راه اماد
main supply route U اماد راه اصلی
logistical U مربوط به اماد یکانها
assemblage U جمع اوری اماد
development order U دستور ساخت اماد
beach dump U نقطه اماد در سر پل دریایی
assemblages U جمع اوری اماد
deteriorating supplies U اماد فاسد شدنی
main supply route U مسیر اصلی اماد
basic end item U اقلام اولیه اماد
distribution U جدول توزیع اماد
consumable supplies U اماد مصرف شدنی
stock funds U اعتبار نقدی اماد
issue priority U تقدم توزیع اماد
base reserves U اماد مبنای ذخیره
table of distribution U جدول تقسیم اماد
balanced supply U اماد متعادل شده
balanced stock U ذخیره اماد متعادل
distributions U جدول توزیع اماد
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
longueur U قسمت خسته کننده
disposable end item U اماد یا اقلام قابل انهدام
administrative lead time U زمان اداری دریافت اماد
ration factor U ضریب اماد جیره غذایی
ammunition available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
advice code U کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
army material command U فرماندهی اماد نیروی زمینی
status code U رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
classified items U اماد طبقه بندی شده
urgency of need U حیاتی بودن احتیاج به اماد
administrative shippings U ارسال اماد به طریق اداری
disposition U استقرار یکانها و اماد درمنطقه
air landed supply U اماد تخلیه شده با هواپیما
available supply rate U نواخت اماد مهمات موجود
improver U ترقی کننده بهبودی دهنده
assigner U واگذار کننده انتقال دهنده
incorporator U تشکیل دهنده ترکیب کننده
emitter U منتشر کننده پس دهنده امواج
indicative U خبر دهنده اشاره کننده
adulterant U پست تر کننده استحاله دهنده
consummative U تکمیل کننده انجام دهنده
assignor U واگذار کننده انتقال دهنده
promoters U ترقی دهنده ترویج کننده
polarizer U متضاد کننده قطبش دهنده
mover U پیشنهاد کننده تکان دهنده
sanative U علاج کننده بهبودی دهنده
sanatory U علاج کننده بهبودی دهنده
truster U نسیه دهنده توکل کننده
promoter U ترقی دهنده ترویج کننده
intoxicating U کیف دهنده ازخودبیخود کننده
prolonger U تاخیر دهنده طولانی کننده
tractarian U چاپ کننده ویاانتشار دهنده
admissive U داخل کننده اجازه دهنده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1time is prceious it has great
1اجزای تشکیل دهنده سازمان
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1confinement factor
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1معنی lead lag compensator
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com